MACD چیست و چگونه میتواند به تصمیمگیری در معاملات کمک کند؟
در دنیای معاملات بازارهای مالی، داشتن ابزارهای تحلیلی مناسب میتواند تفاوت زیادی در کیفیت تصمیمگیری معاملهگران ایجاد کند. یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتور MACD است. MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence (میانگین متحرک همگرایی/واگرایی) بوده و بین معاملهگران ایرانی به نام «مکدی» نیز شناخته میشود. این اندیکاتور توسط جرالد اپل (Gerald Appel) در سال ۱۹۷۹ معرفی شد و بعدها در سال ۱۹۸۶ توسط توماس آسپری (Thomas Aspray) با اضافهکردن جزء هیستوگرام توسعه یافت. MACD با ترکیب خصوصیات روند-محور و نوسانسنج (اوسیلاتور) توانسته است جایگاه ویژهای در جعبهابزار معاملهگران حرفهای و مبتدی پیدا کند.
در این مقاله از وبلاگ بروکر ارانته به طور جامع به بررسی اندیکاتور MACD و کاربردهای آن میپردازیم و نشان میدهیم چگونه این شاخص میتواند به تصمیمگیری بهتر در معاملات فارکس و ارزهای دیجیتال (کریپتو) کمک کند. ساختار مقاله طوری تنظیم شده که برای معاملهگران مبتدی تا متوسط قابل فهم باشد و حاوی مثالهای واقعی، جداول آموزشی، نکات پیشرفته و تحلیل بازار است.
۱. مقدمهای بر MACD و تاریخچه آن
اندیکاتور MACD یک شاخص تکنیکال مومنتوم و روند است که برای شناسایی قدرت حرکت قیمت و تغییرات روند طراحی شده است. همانطور که اشاره شد، این اندیکاتور توسط جرالد اپل در اواخر دهه ۱۹۷۰ ابداع گردید. هدف اپل ایجاد ابزاری بود که ترکیبی از میانگینهای متحرک را به شکلی جدید استفاده کند تا تغییرات سرعت حرکت قیمت را بهتر نمایان سازد. نتیجه کار او MACD بود که نمایانگر همگرا شدن (نزدیک شدن) و واگرا شدن (دور شدن) دو میانگین متحرک نمایی (EMA) از یکدیگر است.
در سالهای ابتدایی، MACD تنها شامل دو خط (خط MACD و خط سیگنال) بود. اما در سال ۱۹۸۶ تحلیلگری به نام توماس آسپری جزء سوم یعنی هیستوگرام را به این اندیکاتور افزود تا تغییرات مومنتوم را واضحتر نشان دهد. پس از افزودن هیستوگرام، MACD به شکل کنونی خود رسید که سه جزء اصلی دارد و به یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها در بازارهای مالی تبدیل شده است.
امروزه MACD در اکثر بازارهای مالی مانند بورس سهام، بازار فارکس و بازار ارزهای دیجیتال استفاده میشود. معاملهگران از تایمفریمهای کوتاهمدت (چند دقیقهای) تا بلندمدت (چند روزه یا هفتگی) از سیگنالهای MACD بهره میبرند. دلیل محبوبیت این ابزار سادگی نسبی در تفسیر آن و قدرتش در ترکیب خصوصیات روندنما (Trend-Following) و نوسانگر مومنتوم (Momentum Oscillator) است. به بیان ساده، MACD به ما نشان میدهد چه زمانی روند در حال تغییر است و مومنتوم حرکت قیمت چقدر قوی یا ضعیف میباشد. این اطلاعات برای یک معاملهگر میتواند بسیار ارزشمند باشد، به ویژه اگر در کنار سایر تحلیلها به کار گرفته شود.
۲. اجزای MACD (خط MACD، خط سیگنال و هیستوگرام)
اندیکاتور MACD از سه جزء اصلی تشکیل شده است که در کنار هم به معاملهگر دید کاملی از تغییرات روند و مومنتوم قیمت میدهند. درک عملکرد هر یک از این اجزا برای استفادهی صحیح از MACD ضروری است. اجزای MACD عبارتاند از: خط MACD، خط سیگنال و هیستوگرام MACD. در ادامه هر یک را معرفی میکنیم:
جزء MACD | توضیح |
خط MACD | خط اصلی MACD که حاصل تفاضل بین دو میانگین متحرک نمایی با دورههای زمانی متفاوت است. به طور معمول در تنظیمات پیشفرض، این خط = EMA دوره ۱۲ – EMA دوره ۲۶. خط MACD سریعتر از قیمت حرکت میکند و تغییرات روند را نشان میدهد. زمانی که این خط به سمت بالا حرکت میکند یعنی مومنتوم صعودی در حال افزایش است و وقتی رو به پایین میآید، نشاندهنده افزایش مومنتوم نزولی است. |
خط سیگنال | یک میانگین متحرک نمایی (اغلب ۹ دورهای) از خط MACD که به عنوان سیگنالدهنده تغییر روند استفاده میشود. خط سیگنال تغییرات خط MACD را هموار میکند و معمولاً با رنگ متفاوتی (مثلاً قرمز) در نمودار نشان داده میشود. وقتی خط MACD خط سیگنال را به سمت بالا قطع کند سیگنال صعودی (خرید) و بالعکس اگر رو به پایین قطع کند سیگنال نزولی (فروش) صادر میشود. |
هیستوگرام | نمودار میلهای (ستونی) که اختلاف بین خط MACD و خط سیگنال را نمایش میدهد. هیستوگرام MACD به صورت میلههای مثبت و منفی حول خط صفر ترسیم میشود. اگر خط MACD بالاتر از خط سیگنال باشد، میلههای هیستوگرام مثبت (بالای خط صفر) و اگر پایینتر باشد، میلهها منفی (پایین خط صفر) خواهند بود. ارتفاع میلهها میزان فاصله بین دو خط را نشان میدهد؛ میلههای بلندتر به معنی فاصله بیشتر (مومنتوم قویتر) و میلههای کوتاهتر نشاندهنده نزدیک شدن دو خط (تضعیف مومنتوم) هستند. |
خط MACD: این خط همانطور که در جدول بالا اشاره شد، اختلاف دو میانگین متحرک نمایی سریع و کند را نشان میدهد. دورههای زمانی ۱۲ و ۲۶ برای EMAهای سریع و کند به طور پیشفرض در بسیاری از پلتفرمها (مانند MetaTrader) استفاده میشوند.
هرچند معاملهگران میتوانند بسته به استراتژی خود این اعداد را تغییر دهند، اما ۱۲ و ۲۶ به دلیل کاربرد گسترده به یک استاندارد تبدیل شده است. حرکت رو به بالای خط MACD نشاندهنده افزایش قدرت صعودی (زیرا EMA کوتاهمدت از EMA بلندمدت بالاتر رفته) و حرکت رو به پایین آن نشاندهنده افزایش فشار نزولی در بازار است. این خط معمولاً به رنگ آبی یا مشکی روی نمودار ظاهر میشود.
خط سیگنال: خط سیگنال معمولاً یک EMA با دوره ۹ (پیشفرض) است که بر روی خط MACD محاسبه میشود. این خط به عنوان متوسط حرکتی ملایمشده از تغییرات MACD عمل میکند و سیگنالهای معاملاتی را مشخصتر مینماید. تلاقی (کراساوور) خط MACD و خط سیگنال مهمترین سیگنال معاملاتی MACD محسوب میشود که در بخشهای بعد با جزئیات به آن خواهیم پرداخت. برای مثال، اگر خط MACD که نوسانات بیشتری دارد، خط سیگنال (آهستهتر) را از پایین به بالا قطع کند، نشان میدهد که یک تغییر مثبت در مومنتوم رخ داده و احتمالاً روند صعودی در حال شکلگیری یا تقویت است؛ برعکس، قطع کردن از بالا به پایین خبر از کاهش مومنتوم صعودی و احتمال شروع روند نزولی میدهد.
هیستوگرام MACD: هیستوگرام مکدی ابزار کمکی بصری برای درک فاصله و رابطه بین خط MACD و خط سیگنال است. زمانی که هیستوگرام بالای خط صفر است (میلههای مثبت)، معنیاش این است که خط MACD بالاتر از خط سیگنال قرار دارد (مومنتوم صعودی غالب است). زمانی که هیستوگرام زیر صفر (میلههای منفی) است، خط سیگنال بالاتر از خط MACD است (مومنتوم نزولی غالب است). تغییر در ارتفاع میلهها نیز بسیار مهم است: اگر میلهها بلندتر شوند، به این معنی است که فاصله دو خط در حال زیاد شدن است (قدرت روند در حال افزایش)؛ اگر میلهها کوتاه شوند، دو خط در حال همگرا شدن هستند (قدرت روند در حال کاهش). به عنوان مثال، پس از یک حرکت صعودی قوی، ممکن است ببینیم که ارتفاع میلههای مثبت هیستوگرام کمکم کاهش مییابد؛ این زنگ هشداری است که مومنتوم صعودی در حال ضعیف شدن است و شاید تغییر روند در پیش باشد.
در مجموع، این سه جزء در کنار هم سیگنالهای متعددی برای معاملهگران فراهم میکنند. تصویر MACD روی نمودار معمولاً به شکل دو خط همراه یک سری میلههای عمودی در پسزمینه است. در ادامه ابتدا نحوه محاسبه و تنظیم MACD در پلتفرمهای معاملاتی رایج را شرح میدهیم، سپس روش تفسیر سیگنالهای خرید و فروش آن را بررسی خواهیم کرد.
۳. نحوه محاسبه و تنظیم MACD در متاتریدر و سایر پلتفرمهای معاملاتی
یکی از مزایای MACD این است که محاسبه آن نسبتاً سرراست است و اکثر نرمافزارهای معاملاتی این اندیکاتور را به صورت از پیش تعریفشده در خود دارند. در این بخش ابتدا به فرمول و محاسبه MACD به زبان ساده میپردازیم و سپس گامهای تنظیم آن در پلتفرمهای مختلف از جمله MetaTrader (متاتریدر) و سایر پلتفرمهای مورد استفاده مشتریان Errante را توضیح میدهیم.
فرمول محاسبه MACD:
همانطور که در بخش قبل اشاره شد، برای محاسبه MACD کافی است دو میانگین متحرک نمایی با دورههای زمانی مختلف داشته باشیم: یکی کوتاهمدت و یکی بلندمدت. در تنظیمات پیشفرض:
- میانگین متحرک نمایی سریع = EMA با دوره ۱۲
- میانگین متحرک نمایی کند = EMA با دوره ۲۶
- خط MACD = EMA(12) – EMA(26)
- خط سیگنال = EMA خط MACD با دوره ۹
- هیستوگرام = خط MACD – خط سیگنال
برای درک بهتر، تصور کنید قیمتهای یک سهم یا جفتارز را داریم. ابتدا EMA 12 روزه و 26 روزه را محاسبه میکنیم. اختلاف این دو عدد در هر روز مقدار خط MACD را به ما میدهد. سپس از این سری اعداد، یک EMA 9 روزه حساب میکنیم که میشود خط سیگنال. اختلاف خط MACD و سیگنال نیز در هر روز هیستوگرام آن روز خواهد بود. این محاسبات به صورت خودکار توسط پلتفرمها انجام میشود و نیاز نیست دستی آنها را انجام دهید، اما دانستن آن به درک مفهوم MACD کمک میکند.
تنظیم MACD در MetaTrader 4/5:
پلتفرمهای متاتریدر ۴ و ۵ که توسط اکثر بروکرها از جمله ارانته ارائه میشوند، اندیکاتور MACD را در بخش Indicators > Oscillators دارند. برای افزودن MACD به نمودار در متاتریدر مراحل زیر را دنبال کنید:
- در نوار ابزار بالا یا منوی Insert به بخش Indicators بروید.
- از زیرمنوی Oscillators گزینه MACD را انتخاب کنید.
- پنجره تنظیمات MACD باز میشود. در این قسمت میتوانید دورههای زمانی Fast EMA (سریع)، Slow EMA (کند) و Signal SMA (سیگنال) را تنظیم کنید. به طور پیشفرض این مقادیر ۱۲، ۲۶ و ۹ هستند که برای اکثر موارد مناسباند.
- تنظیمات ظاهری مانند رنگ خط MACD، رنگ خط سیگنال و میلههای هیستوگرام را میتوانید انتخاب کنید (برای وضوح بیشتر معمولاً خط MACD را آبی، خط سیگنال را قرمز و هیستوگرام را با میلههای توپر سبز/قرمز یا خاکستری نمایش میدهند).
- پس از تأیید، اندیکاتور MACD در زیر نمودار اصلی قیمت اضافه میشود.
در MetaTrader 5 نسخه بهروزتری از MACD وجود دارد که هر سه جزء (دو خط و هیستوگرام) را نمایش میدهد. در برخی نسخههای قدیمی MT4، اندیکاتور MACD فقط یک خط و یک هیستوگرام را نشان میداد (که خط نمایشدادهشده در واقع همان خط MACD بود و خط سیگنال به عنوان خط روی هیستوگرام ترسیم میشد). اگر از MT4 استفاده میکنید و چنین حالتی را مشاهده کردید، نگران نباشید؛ مفهوم یکسان است و برای داشتن هر دو خط میتوانید از نسخه جدیدتر یا اندیکاتور سفارشی MACD استفاده کنید.
تنظیم MACD در پلتفرمهای دیگر:
علاوه بر MetaTrader، بسیاری از معاملهگران از پلتفرمهای تحلیلی و معاملاتی دیگری نیز استفاده میکنند:
- در TradingView (که Errante نیز از آن پشتیبانی میکند)، کافیست از بخش Indicators عبارت “MACD” را جستجو کرده و روی آن کلیک کنید تا به نمودار اضافه شود. در تنظیمات میتوانید دورهها را تغییر دهید. TradingView به صورت پیشفرض MACD را با دو خط رنگی و یک هیستوگرام نمایش میدهد.
- در cTrader (یکی دیگر از پلتفرمهای ارائهشده توسط Errante)، نیز MACD در لیست اندیکاتورها موجود است. با افزودن MACD به نمودار، تنظیمات مشابه (Fast MA, Slow MA, Signal) در اختیار شماست.
نکته: مقادیر پیشفرض ۱۲،۲۶،۹ برای بیشتر شرایط بازار انتخاب مناسبی هستند، چرا که تعادل خوبی بین حساسیت و پایداری ایجاد میکنند. اما اگر تمایل دارید MACD را برای بازار یا سبک معاملاتی خاص خود تنظیم سفارشی کنید، معمولاً میتوانید این اعداد را تغییر دهید: مثلاً برخی معاملهگران کوتاهمدت در بازار کریپتو از تنظیمات سریعتری مانند ۸، ۲۱، ۵ استفاده میکنند تا سیگنالهای زودتری بگیرند، یا معاملهگران بلندمدت از مقادیر کندتری مانند ۲۴، ۵۲، ۹ استفاده میکنند. هرچه دورهها کوچکتر باشند اندیکاتور سریعتر به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد اما سیگنالهای کاذب بیشتری نیز ممکن است تولید کند؛ دورههای بزرگتر باعث تاخیر بیشتر ولی سیگنالهای قابل اعتمادتر میشود. پیشنهاد میشود در ابتدای کار با همان تنظیمات استاندارد شروع کنید و به مرور با کسب تجربه تنظیمات بهینه خود را بیابید.
حال که MACD را روی نمودار اضافه کردهاید، در بخش بعدی به تفسیر سیگنالهای خرید و فروش مبتنی بر این اندیکاتور میپردازیم.
۴. سیگنالهای خرید و فروش بر اساس MACD
اندیکاتور MACD چند نوع سیگنال مختلف برای ورود یا خروج از معامله در اختیار ما قرار میدهد. در این بخش مهمترین سیگنالهای خرید (صعودی) و فروش (نزولی) که از MACD استخراج میشوند را معرفی میکنیم و نحوه استفاده از آنها را توضیح میدهیم. این سیگنالها شامل کراساوور خط MACD و سیگنال، عبور از خط صفر و واگراییها هستند.
الف) سیگنال تقاطع (کراساوور) MACD و خط سیگنال
رایجترین و سادهترین سیگنال MACD زمانی ایجاد میشود که دو خط MACD و سیگنال یکدیگر را قطع (کراس) کنند:
- سیگنال خرید (صعودی): هنگامی رخ میدهد که خط MACD از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند. این اتفاق معمولاً پس از یک دوره کاهش قیمت یا اصلاح رخ میدهد و نشان میدهد که مومنتوم نزولی در حال ضعیف شدن و مومنتوم صعودی در حال تقویت است. معاملهگران این تقاطع صعودی را به عنوان نشانهای برای ورود به پوزیشن خرید (Buy) یا بستن پوزیشن فروش درنظر میگیرند. هرچه این تقاطع در نواحی پایینتر نمودار (مثلاً زیر خط صفر) رخ دهد، نشان از تغییر قابل توجهتری در روند دارد.
- سیگنال فروش (نزولی): برعکس حالت بالا، زمانی است که خط MACD از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند. معمولاً پس از یک روند صعودی یا حرکت تند رو به بالا، خط MACD شروع به پایین آمدن میکند و خط سیگنال که آرامتر حرکت میکند را روبهپایین میشکند. این تقاطع نزولی خبر از کاهش مومنتوم صعودی و احتمال آغاز یک روند نزولی یا اصلاح قیمت میدهد. معاملهگران معمولاً در این حالت اقدام به فروش (Sell) یا خروج از معاملات خرید میکنند. سیگنال تقاطع نزولی اگر در سطوح بالای هیستوگرام (مثلاً بالای خط صفر) رخ دهد، هشداری جدیتر برای پایان روند صعودی محسوب میشود.
این تقاطعها را میتوان با چشم غیرمسلح روی نمودار MACD مشاهده کرد. تقاطع صعودی اغلب با افزایش ارتفاع میلههای هیستوگرام از ناحیه منفی به سمت مثبت همراه است (هیستوگرام از قرمز به سبز تغییر میکند)، و تقاطع نزولی برعکس (هیستوگرام مثبت شروع به کاهش کرده و ممکن است منفی شود). بسیاری از تریدرها فقط با همین قانون ساده تقاطع اقدام به معامله میکنند، اما همانطور که خواهیم دید بهتر است برای اطمینان بیشتر، این سیگنال با سایر عوامل ترکیب یا تأیید شود تا از سیگنالهای کاذب اجتناب گردد.
ب) سیگنال عبور از خط صفر (مرکز خط)
خط صفر در پنجره MACD همان محور میانی هیستوگرام است. عبور خط MACD از این خط، مفهوم مهمی دارد:
- وقتی خط MACD از زیر خط صفر به بالا عبور میکند (مقدار MACD مثبت میشود)، به این معنی است که EMA کوتاهمدت قیمت نهایتاً از EMA بلندمدت بالاتر رفته و روند کوتاهمدت قویتر شده است. این رخداد اغلب تأییدکنندهی تغییر روند به صعودی است. بعضی معاملهگران پس از دریافت سیگنال تقاطع خطوط، صبر میکنند تا MACD به بالای صفر برود و سپس وارد معامله خرید میشوند تا از تشکیل قطعی روند صعودی مطمئن شوند.
- برعکس، عبور MACD از بالا به پایین خط صفر (منفی شدن MACD) نشان میدهد EMA کوتاهمدت به زیر EMA بلندمدت رفته و روند نزولی غالب شده است. این میتواند تأییدکننده شروع یک روند نزولی قوی باشد. برای مثال، ممکن است ابتدا یک تقاطع نزولی MACD/سیگنال شکل بگیرد و چند کندل بعد خط MACD به زیر صفر برود؛ اینجا معاملهگرانی که محافظهکارترند پس از منفی شدن MACD وارد فروش میشوند.
عبور از خط صفر در واقع همان چیزی است که در سیستمهای متکی بر میانگین متحرک به عنوان کراس دو میانگین شناخته میشود: زیرا مثبت شدن MACD یعنی EMA12 بالای EMA26 رفته (کراس صعودی میانگینها) و منفی شدن یعنی EMA12 پایین EMA26 آمده (کراس نزولی میانگینها). لذا سیگنال خط صفر کمی با تاخیر نسبت به سیگنال تقاطع MACD/سیگنال ظاهر میشود اما به نوعی اطمینان بیشتری را ارائه میدهد که روند بزرگتری تغییر کرده است.
ج) واگراییهای MACD (صعودی/نزولی)
واگرایی (Divergence) یکی از قدرتمندترین سیگنالهای پیشنگر در تحلیل تکنیکال است که MACD ابزار مناسبی برای تشخیص آن به شمار میرود. واگرایی به زبان ساده زمانی رخ میدهد که رفتار اندیکاتور با رفتار قیمت در تضاد باشد. دو نوع رایج واگرایی وجود دارد: واگرایی معمولی و واگرایی مخفی، که هر کدام میتوانند صعودی یا نزولی باشند. ابتدا واگرایی معمولی را بررسی میکنیم:
- واگرایی معمولی صعودی: وقتی قیمت در حال تشکیل کفهای پایینتر است (افت قیمت به نقاط مینیمم جدید)، اما همزمان خط MACD یا هیستوگرام کفهای بالاتری میسازد. به عبارتی مومینتوم نزولی در حال تضعیف است حتی اگر قیمت هنوز در حال کاهش باشد. این وضعیت نشان میدهد احتمال تمام شدن روند نزولی و بازگشت صعودی وجود دارد. واگرایی صعودی معمولی اغلب در انتهای روندهای نزولی مشاهده میشود و یک سیگنال پیشآگاهی برای خرید است. معاملهگران ممکن است پس از مشاهده این واگرایی و سپس یک تقاطع صعودی MACD/سیگنال وارد موقعیت خرید شوند.
- واگرایی معمولی نزولی: عکس حالت بالاست؛ وقتی قیمت سقفهای بالاتر میزند (افزایش قیمت به اوجهای جدید) اما MACD/هیستوگرام سقفهای پایینتری تشکیل میدهد. این نشان میدهد مومنتوم صعودی علیرغم افزایش قیمت در حال کاهش است و احتمالاً یک تغییر روند به نزولی در پیش است. چنین واگرایی نزولی معمولاً در اواخر روندهای صعودی مشاهده میشود و هشداری برای فروش یا سیو سود است. معاملهگران پس از تأیید این واگرایی با یک کراس نزولی MACD ممکن است اقدام به فروش نمایند.
واگرایی مخفی نوع دیگری است که کمی پیچیدهتر اما به همان اندازه مهم است. واگرایی مخفی برخلاف واگرایی معمولی، سیگنال ادامهدهنده روند است نه تغییر روند. به طور خلاصه:
- واگرایی مخفی صعودی: زمانی که قیمت کف بالاتر میسازد (یک روند صعودی کوچک در دل یک روند بزرگتر صعودی) اما MACD کف پایینتری نشان میدهد. این نشان میدهد که علیرغم اصلاح قیمت، نیروی صعودی هنوز قوی است و احتمال ادامه روند صعودی اصلی وجود دارد.
- واگرایی مخفی نزولی: وقتی قیمت سقف پایینتر تشکیل میدهد (روند نزولی کوچکی در دل روند نزولی بزرگتر) اما MACD سقف بالاتری دارد. نشاندهنده تداوم قدرت نزولی و احتمال ادامهی افت قیمت است.
تشخیص واگراییها روی نمودار نیاز به دقت و تمرین دارد. اغلب معاملهگران خطهایی روی نمودار قیمت و روی نمودار MACD رسم میکنند تا قلهها و درهها را مقایسه کنند. اگر شیب این خطوط در قیمت و اندیکاتور خلاف جهت باشد، واگرایی رخ داده است. به عنوان مثال، فرض کنید قیمت بیتکوین از 50,000 دلار به 45,000 دلار کاهش مییابد و سپس به 48,000 دلار برمیگردد و دوباره به 44,000 دلار افت میکند. قیمت یک کف جدید پایینتر (44,000 < 45,000) ساخته است. همزمان MACD در اولین افت به مقدار مثلاً -300 رسیده و در افت دوم به -150. چون -150 از -300 بالاتر است، MACD کف بالاتری دارد در حالی که قیمت کف پایینتری دارد؛ این یک واگرایی صعودی معمولی است و ممکن است نشاندهنده اتمام روند نزولی بیتکوین باشد. اگر در ادامه MACD یک کراس صعودی بزند، میتواند تأیید ورود باشد.
د) سایر نشانههای رفتاری MACD
علاوه بر موارد اصلی فوق، معاملهگران با تجربه به جزئیات دیگری نیز توجه میکنند:
- افزایش یا کاهش شدید ارتفاع هیستوگرام: اگر پس از مدتی حرکت کمنوسان، ناگهان میلههای هیستوگرام شروع به رشد سریع کنند (مثبت یا منفی)، نشان از یک افزایش مومنتوم شدید دارد که میتواند شروع یک حرکت قوی باشد. برعکس، اگر برای مدتی میلههای بلند داشته باشیم و ناگهان ارتفاع آنها کم شود، اخطاری از کاهش سرعت روند است.
- حالت صاف شدن خطوط MACD و سیگنال: اگر هر دو خط نزدیک به هم و نزدیک صفر حرکت کنند و تقریباً حالت صاف به خود بگیرند، بازار در حالت رنج و بدون روند قوی است. در این شرایط بسیاری از سیگنالهای تقاطع میتوانند کاذب باشند و باید احتیاط کرد یا منتظر شکست بازار از حالت رنج ماند.
- فاصله زیاد MACD از خط سیگنال و صفر: اگر خط MACD خیلی زیاد از خط سیگنال و خط صفر فاصله بگیرد (هیستوگرام بسیار بلند شود)، ممکن است بازار در حالت اشباع حرکت (خرید یا فروش هیجانی) باشد. هرچند MACD ذاتاً شاخص اشباع خرید/فروش نیست، اما فاصله بسیار زیاد دو خط میتواند هشداری باشد که حرکت کنونی ممکن است پایدار نباشد و احتمال بازگشت یا اصلاح وجود دارد.
به طور خلاصه، سیگنالهای MACD را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد: کراسها (تلاقی خطوط و عبور از صفر) که جهت تغییر روند را نشان میدهند، واگراییها که پیشبینی تغییر یا ادامه روند را ممکن میسازند، و شکل حرکت هیستوگرام که شدت مومنتوم و احتمال تضعیف یا تقویت آن را گوشزد میکند. معاملهگران موفق معمولاً ترکیبی از این علائم را در کنار سایر ابزارها به کار میگیرند تا تصمیمات معاملاتی خود را بگیرند. در بخش بعد، به ۱۰ تکنیک حرفهای و پیشرفته در استفاده از MACD میپردازیم که میتواند توانایی شما را در سیگنالگیری و تحلیل بهبود بخشد.
۵. ۱۰ تکنیک حرفهای برای استفاده از MACD در تحلیل بازار فارکس و کریپتو
اکنون که با سیگنالهای پایه MACD آشنا شدید، نوبت آن است که پا را فراتر گذاشته و با تکنیکهای پیشرفتهتر کار با این اندیکاتور آشنا شوید. این ۱۰ تکنیک حرفهای به شما کمک میکند از MACD در شرایط مختلف بازار (فارکس یا رمز ارزها) بهره بیشتری ببرید و تحلیلهای دقیقتری انجام دهید. توجه داشته باشید این روشها برای معاملهگران مبتدی لازم نیست همگی بهکار گرفته شوند، اما دانستن آنها دید شما را نسبت به کاربردهای متنوع MACD بازتر میکند:
۱. تشخیص و معامله بر اساس واگراییهای معمولی و مخفی: همانطور که در بخش قبل اشاره شد، واگراییها (معمولی و مخفی) از بهترین سیگنالهای MACD هستند. یک معاملهگر حرفهای همیشه چشم به نشانههای واگرایی دارد. تکنیک پیشرفته در اینجا ترکیب واگرایی با سایر تأییدیههاست. برای مثال، اگر در نمودار روزانه جفتارز EUR/USD یک واگرایی نزولی معمولی مشاهده کردید (قیمت سقف بالاتر ولی MACD سقف پایینتر)، میتوانید در چارچوب زمانی ۴ ساعته منتظر یک کراس نزولی MACD باشید تا نقطه ورود دقیقتری برای پوزیشن فروش بیابید. به این ترتیب از ترکیب واگرایی در تایمفریم بالاتر و سیگنال کراس در تایمفریم پایینتر استفاده کردهاید. این روش احتمال موفقیت معامله را افزایش میدهد. همچنین تشخیص واگرایی مخفی به شما کمک میکند که مثلا در یک روند صعودی قوی، فریب اصلاحهای کوچک را نخورید و همراه روند بمانید (یا در افزودن به موقعیتها تردید نکنید).
۲. استفاده از MACD در چند تایمفریم (Multi-Timeframe Analysis): معاملهگران حرفهای میدانند که بررسی یک اندیکاتور در تایمفریمهای مختلف دید عمیقتری میدهد. یک تکنیک مفید این است که روند کلی را در تایمفریم بالاتر تعیین کنید و سیگنال ورود/خروج را در تایمفریم پایینتر بگیرید. فرض کنید در نمودار روزانه پوند/دلار (GBP/USD) MACD تازه یک تقاطع صعودی زیر خط صفر داشته و روند صعودی جدیدی را نوید میدهد. شما میتوانید این را به عنوان اجازه ورود به معاملات خرید در نظر بگیرید. سپس به نمودار ۱ ساعته یا ۴ ساعته بروید و هر زمان MACD آن تایمفریم یک سیگنال خرید (مثل کراس صعودی) داد وارد معامله شوید. بالعکس برای فروش. این چندزمانه دیدن باعث میشود با روند بزرگتر همجهت معامله کنید. پلتفرمهای ارانته مانند MT5 و TradingView امکان مشاهده همزمان چند چارت را میدهند که میتواند به اجرای این تکنیک کمک کند.
۳. ترکیب MACD با خطوط روند و شکستها: یکی دیگر از تکنیکهای پیشرفته، استفاده از MACD برای تأیید شکست خطوط روند یا سطوح کلیدی قیمتی است. به عنوان مثال، قیمت طلا (XAU/USD) را در نظر بگیرید که هفتهها داخل یک کانال نزولی قرار داشته و اکنون در حال شکستن خط روند نزولی است. یک تریدر حرفهای صرفاً شکست خط روند را کافی نمیداند و به MACD نگاه میکند؛ اگر همزمان با شکست، MACD یک کراس صعودی قوی زیر خط صفر بزند یا یک واگرایی صعودی پیشتر شکل گرفته باشد، اعتماد به شکست بیشتر میشود. در این حالت ورود به معامله خرید با احتمال موفقیت بیشتری همراه است. برعکس، در شکست رو به پایین یک حمایت مهم، مشاهده کراس نزولی یا اوجگیری میلههای قرمز هیستوگرام MACD تأییدگر خوبی برای ورود فروش است.
۴. فیلتر کردن سیگنالها در جهت روند غالب (Trend Filter): یکی از خطاهای رایج، گرفتن هر سیگنال MACD بدون در نظر داشتن جهت کلی روند بازار است که میتواند منجر به ورودهای اشتباه در خلاف روند شود. تریدرهای حرفهای معمولاً ابتدا روند غالب را تشخیص میدهند و سپس تنها سیگنالهای همجهت با آن روند را معامله میکنند. برای مثال، اگر بیتکوین در یک روند صعودی میانمدت قرار دارد و قیمت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است، یک تحلیلگر حرفهای ترجیح میدهد سیگنالهای خرید MACD (مثلاً کراسهای صعودی پس از اصلاحها) را بگیرد و سیگنالهای فروش MACD را نادیده بگیرد یا صرفاً برای خروج موقت استفاده کند. بدین ترتیب با موج اصلی بازار معامله میکنید و احتمال خطا کاهش مییابد. این تکنیک را میتوان به راحتی در چارت پیاده کرد: کافیست یک اندیکاتور روندنما مانند میانگین متحرک بلندمدت یا چنگال اندروز یا حتی تشخیص چشمی روند را به عنوان فیلتر بهکار ببرید و MACD را در چارچوب همان روند تعبیر کنید.
۵. استفاده از هیستوگرام MACD برای تشخیص زودهنگام تغییر مومنتوم: برخی معاملهگران حرفهای به هیستوگرام MACD حتی بیشتر از خطوط توجه میکنند، زیرا هیستوگرام گاهی زودتر تغییرات را نشان میدهد. یک تکنیک پیشرفته این است که به دنبال الگوهای خاص در هیستوگرام باشید: مثلاً کوچک شدن متوالی میلههای هیستوگرام پس از یک دوره میلههای بلند. این میتواند هشداری باشد که به زودی خطوط MACD و سیگنال یکدیگر را قطع خواهند کرد. به عنوان نمونه، در نمودار ۴ ساعته اتریوم اگر چندین میله سبز هیستوگرام قلههای پایینتر نسبت به هم بسازند (کوچکتر شوند) حتی در حالی که قیمت همچنان در حال بالا رفتن است، این نشان میدهد قدرت روند صعودی در حال کاهش است. یک معاملهگر آگاه ممکن است پیش از رخ دادن کراس نزولی، آماده خروج از معامله خرید یا بستن بخشی از سود شود. به این نوع سیگنال پیشرس گاهی واگرایی هیستوگرام نیز گفته میشود (چرا که هیستوگرام نوعی اندیکاتور ثانویه است).
۶. تنظیمات سفارشی MACD برای بازارها یا تایمفریمهای مختلف: همانطور که اشاره شد تنظیمات پیشفرض ۱۲،۲۶،۹ ممکن است همیشه بهینهترین نباشد. معاملهگران حرفهای با آزمون و خطا و بکتست تنظیمات را تغییر میدهند تا متناسب با دارایی و چارچوب زمانی مورد نظرشان بهترین سیگنالها را بگیرند. برای مثال، یک استراتژیست فارکس ممکن است دریابد که برای جفتارز EUR/JPY در نمودار 1 ساعته، تنظیم ۵،۳۵،۵ بهتر جواب میدهد (EMA سریع 5، EMA کند 35، سیگنال 5) چون تناوب سیکلهای خاص آن جفتارز را بهتر نشان میدهد. یا در بازار کریپتو که 24/7 است، برخی بجای 26 از 30 دوره استفاده میکنند تا تاثیر تعطیلیناپذیری بازار لحاظ شود. تکنیک پیشرفته در اینجا این است که اگر متوجه شدید MACD با تنظیمات استاندارد در یک ابزار خاص سیگنالهای دیرهنگام میدهد یا بالعکس خیلی نویز دارد، مقادیر دورهها را کمی تغییر دهید و نتیجه را ارزیابی کنید. البته تغییرات را افراطی نکنید و برای هر بازار و تایمفریم به طور جداگانه امتحان کنید.
۷. استفاده از MACD برای تعیین نقاط خروج و مدیریت معامله: بیشتر افراد MACD را برای ورود استفاده میکنند، اما حرفهایها به همان اندازه از آن برای خروج بهره میگیرند. مثلا تصور کنید یک معامله خرید روی شاخص S&P 500 باز کردهاید و بازار چند هفته صعودی بوده است. حتی اگر هنوز سیگنال فروش آشکاری ندارید، میتوانید مراقب MACD باشید؛ هر زمان یک کراس نزولی در نمودار روزانه یا هفتگی رخ داد، آن را به عنوان هشداری برای ذخیره سود در نظر بگیرید. یا اگر MACD در حال دور شدن زیاد از خط سیگنال است (هیستوگرام بسیار بلند)، میتوانید حد ضرر خود را نزدیکتر کنید چون احتمال برگشت افزایش یافته. همچنین تکنیک دیگر trailing stop (حد ضرر متحرک) بر اساس MACD است: مثلا تا وقتی MACD بالای خط سیگنال است در معامله بمانید و هنگامی که پایین آمد، از معامله خارج شوید. این میتواند کمک کند حداکثر سود را از یک روند بگیرید و از افتهای بزرگ فرار کنید.
۸. ترکیب دو MACD با تنظیمات متفاوت: یک روش پیشرفتهتر که گاهی استفاده میشود، بهکارگیری همزمان دو اندیکاتور MACD با تنظیمات مختلف است. یکی کند و یکی سریع. MACD کند (مثلاً 12,26,9) روند میانمدت را نمایش میدهد و MACD سریعتر (مثلاً 5,15,5) نوسانات کوتاهمدتتر. وقتی این دو را با هم روی نمودار قرار دهید، میتوانید از ترکیب سیگنالهایشان استفاده کنید. برای مثال، در نمودار بیتکوین شاید MACD کند هنوز بالای صفر باشد (روند اصلی صعودی است) ولی MACD سریع چندین نوبت بالا و پایین صفر نوسان کند. شما میتوانید سیگنالهای MACD سریع را تنها در جهت وضعیت MACD کند بگیرید. یعنی اگر MACD کند بالای صفر است، هر بار MACD سریع به زیر صفر رفت و دوباره کراس صعودی کرد، آن را سیگنال خرید در جهت روند بزرگتر تلقی کنید. برعکس در روند نزولی. این روش نیاز به تمرین دارد و نباید باعث شلوغی تحلیل شود، اما برخی معاملهگران آن را مفید میدانند.
۹. توجه به شکل و الگوهای خاص در MACD: برخی الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال (مانند دو قله، دو دره، سر و شانه و غیره) میتوانند در نمودار MACD نیز تشکیل شوند. یک تکنیک جالب این است که الگوهای برگشتی را در خود MACD جستجو کنید. مثلاً الگوی دو قله در MACD: تصور کنید MACD یک بار تا سطح 5 واحد بالا رفته و سپس افت کرده است، دوباره تلاش کرده به سطح قبلی برسد اما فقط تا 4 واحد بالا آمده و برگشته و همزمان خط سیگنال را قطع کرده است. این شبیه الگوی دو قله است که نشان از اتمام انرژی خریداران دارد. چنین الگویی در MACD میتواند حتی گویاتر از قیمت باشد چون از دل حرکت اندیکاتور بیرون آمده. یا الگوی سر و شانه در هیستوگرام MACD: گاهی میلههای هیستوگرام یک اوج بزرگ (سر) و دو اوج کوچکتر طرفین (شانهها) میسازند که میتواند علامت برگشت باشد. این روشها بیشتر جنبه تکمیلی دارند ولی برای تحلیلگران باتجربه میتواند نشانههای خوبی فراهم کند.
۱۰. ترکیب MACD با دادههای حجمی (Volume) در کریپتو: در بازار ارزهای دیجیتال، حجم معاملات نقش پررنگی در تایید حرکات قیمتی دارد. یک تکنیک پیشرفته این است که سیگنالهای MACD را با تغییرات حجم ترکیب کنید. مثلا وقتی MACD یک کراس صعودی قوی میدهد، بررسی کنید آیا حجم معاملات نیز نسبت به میانگین افزایش یافته یا خیر. اگر MACD صعودی همراه با جهش حجم باشد، احتمال شکست معتبر و حرکت قوی بیشتر است. برعکس، اگر MACD سیگنال خرید دهد ولی حجم بسیار پایین یا کاهشی باشد، شاید آن حرکت فریبنده و کوتاهمدت باشد.
۶. مقایسه MACD با سایر اندیکاتورهای مشابه
اندیکاتور MACD در دسته شاخصهای مومنتوم/روند قرار میگیرد و طبیعتاً اندیکاتورهای دیگری نیز وجود دارند که اهداف مشابهی را دنبال میکنند. در این بخش MACD را با چند اندیکاتور رایج دیگر مقایسه میکنیم تا نقاط قوت و ضعف نسبی آن روشنتر شود و بدانیم در چه شرایطی ممکن است جایگزین یا مکمل یکدیگر باشند. مهمترین اندیکاتورهای قابل مقایسه با MACD عبارتاند از RSI (شاخص قدرت نسبی)، استوکاستیک و خود مفهوم میانگینهای متحرک.
- MACD در برابر RSI: RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوساننمای مومنتوم است که عددی بین ۰ تا ۱۰۰ ارائه میکند و معمولاً سطوح ۳۰ و ۷۰ آن برای شناسایی اشباع فروش/اشباع خرید به کار میروند. تفاوت کلیدی RSI با MACD در این است که RSI مستقیماً سرعت تغییرات قیمت را در قالب یک مقدار نرمالشده میسنجد، در حالی که MACD اختلاف دو میانگین قیمت را (به صورت غیر نرمالشده) نشان میدهد. RSI به ما میگوید بازار در مقایسه با خودش چقدر سریع بالا یا پایین رفته (و آیا بیش از حد خریده/فروخته شده)، ولی MACD بیشتر روی جهت روند و چرخشهای آن تمرکز دارد. RSI معمولاً برای تشخیص وضعیتهای اشباع خرید/فروش و واگرایی استفاده میشود. MACD کمتر درباره اشباع بودن بازار صحبت میکند (چون حد بالا/پایین ثابت ندارد) اما سیگنالهای تقاطع و واگرایی آن جنبه روندی قویتری دارد. بسیاری از معاملهگران این دو را کنار هم استفاده میکنند؛ مثلاً وقتی هر دو اندیکاتور یک واگرایی نزولی را نشان دهند، اطمینان بیشتری به سیگنال دارند. در مجموع، RSI سادهتر و زودتر اشباع بازار را هشدار میدهد اما MACD سیگنالهای ورود/خروج مشخصتری (از طریق کراسها) فراهم میکند.
- MACD در برابر استوکاستیک: اندیکاتور Stochastic Oscillator یک نوسانگر دیگر است که بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و وضعیت قیمت جاری را نسبت به بازهای از قیمتهای اخیر میسنجد. استوکاستیک نیز مانند RSI برای تشخیص اشباع خرید/فروش و واگرایی به کار میرود. MACD و استوکاستیک تفاوتهای ظریفی دارند: استوکاستیک به طور خاص بر موقعیت قیمت بستهشدن نسبت به سقف/کف بازه اخیر تمرکز دارد، بنابراین در بازارهای Range (بدون روند) سیگنالهای سریعتری برای برگشتهای کوتاهمدت میدهد. اما در بازارهای رونددار، ممکن است استوکاستیک مدت طولانی در منطقه اشباع باقی بماند (و زودتر از موعد خروج سیگنال بدهد) در حالی که MACD آهستهتر و همسو با روند حرکت میکند. مزیت MACD نسبت به استوکاستیک این است که تأخیر کمتری نسبت به روند اصلی دارد و درباره تغییر روند اخطار میدهد، در حالی که استوکاستیک بیشتر برای نوسانگیری کوتاهمدت مناسب است. برخی تریدرها زمانی که MACD وضعیت خنثی دارد (مثلاً خطوط نزدیک صفر و بیجهت هستند) از استوکاستیک برای گرفتن نوسانات کوچک استفاده میکنند، ولی در هنگام شکلگیری روندهای قوی به MACD روی میآورند.
- MACD در برابر میانگینهای متحرک ساده: ممکن است بپرسید اگر MACD بر اساس میانگین متحرک است، چرا به جای آن مستقیماً از دو میانگین متحرک روی قیمت استفاده نکنیم؟ در واقع MACD چیزی جز نمایش تصویری و مشتقشده از کراس دو میانگین متحرک (EMA) نیست. اگر شما یک EMA 12 و یک EMA 26 روی نمودار قیمت داشته باشید، تقاطع این دو همان جایی رخ میدهد که MACD از خط صفر عبور میکند. مزیت MACD این است که به جای نگاه کردن به دو خط روی خود قیمت (که ممکن است شلوغ شود)، اختلاف آنها را در یک پنجره جداگانه نمایش میدهد و همچنین خط سیگنال را برای سیگنالدهی روانتر اضافه میکند. MACD همچنین واگراییها را بهتر نشان میدهد؛ چون مقیاس MACD و سیگنال مرتبط با حرکت قیمت است، گاهی قبل از اینکه در نمودار قیمت بتوان متوجه کاهش مومنتوم شد، در MACD با ساختن یک قله یا دره پایینتر مشخص میشود. در حقیقت MACD را میتوان نسخه پیشرفتهتر میانگینهای متحرک دانست که حساسیت بیشتر و سیگنالهای غنیتری دارد.
- MACD در برابر Awesome Oscillator و سایر مومنتومهای مشابه: اندیکاتور Awesome Oscillator (AO) نیز شباهت زیادی با MACD دارد. AO در اصل تفاوت دو میانگین متحرک ساده (SMA) با دورههای ۵ و ۳۴ را به شکل هیستوگرام نشان میدهد. AO خط سیگنال ندارد و فقط هیستوگرام است. مزیت AO ساده بودن و دقت روی تغییرات سریع است، اما نداشتن خط سیگنال باعث میشود کمی خشنتر سیگنال بدهد و شاید بیشتر مناسب سبکهای خاص باشد. MACD با EMA کار میکند که نسبت به SMA سریعتر واکنش میدهد، و وجود خط سیگنال سیگنالها را واضحتر میکند. بنابراین بسیاری از تریدرها MACD را بر AO ترجیح میدهند. همچنین CCI (شاخص کانال کالا) یک اندیکاتور مومنتوم دیگر است که نوسانات را به صورت یک نمره حول صفر میسنجد؛ CCI هم برای تشخیص واگرایی استفاده میشود ولی سیگنالهای آن به وضوح MACD نیست.
به طور خلاصه، MACD اندیکاتوری است که اندکی از سرعت و چابکی نوسانگرهایی مثل RSI کاسته و در عوض ثبات و ساختار روندنمایی دو میانگین متحرک را اضافه کرده است. از این رو MACD را میتوان حد وسطی بین یک نوسانگر و یک روندنما دانست. در جدول زیر به صورت خلاصه برخی تفاوتهای کلیدی MACD با RSI و استوکاستیک آورده شده است:
ویژگی | MACD (مکدی) | RSI (آراسآی) | استوکاستیک |
محدوده نوسان | بدون محدوده ثابت (ارزشهای مثبت/منفی) | ۰ تا ۱۰۰ (با سطوح اشباع ۳۰/۷۰) | ۰ تا ۱۰۰ (با سطوح اشباع ۲۰/۸۰) |
سیگنالهای اصلی | کراساوور خطوط، واگرایی، عبور از صفر | ورود به اشباع خرید/فروش، واگرایی | ورود به اشباع، کراس خطوط %K و %D، واگرایی |
مزیت برجسته | سیگنالدهی تغییر روند و مومنتوم به شکل واضح، مناسب برای روندها | سادگی و سرعت در تشخیص هیجانات بازار، مناسب برای نوسانگیری کوتاهمدت | سیگنالهای سریع در بازارهای رنج، چندگانه (اشباع و کراس) |
محدودیت برجسته | تاخیر نسبی به علت وابستگی به میانگینها در حرکات خیلی سریع، عدم نمایش مستقیم اشباع | ممکن است در روندهای قوی سیگنال اشتباه بدهد (ماندن طولانی در اشباع) | در روندهای قوی ناکارآمد (سیگنالهای زودهنگام و متعدد)، گاهی بیش از حد نوسانگر |
از مقایسه بالا مشخص میشود که هیچ اندیکاتوری ذاتاً «بهتر» از دیگری نیست؛ بلکه هر یک ابزار متفاوتی برای اهداف متفاوتاند. در عمل بسیاری از معاملهگران MACD را در کنار RSI یا استوکاستیک استفاده میکنند تا ضعفهای یکدیگر را پوشش دهند. مثلاً RSI شرایط افراطی بازار را هشدار میدهد در حالی که MACD نقاط چرخش روند را علامت میگذارد.
۷. مزایا و محدودیتهای MACD
هر ابزار تحلیل تکنیکال دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است و MACD نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این بخش مزایا (فواید) و محدودیتهای (معایب) استفاده از MACD را مرور میکنیم تا درک متوازنتری از این اندیکاتور داشته باشید.
مزایای MACD
- ساده برای درک و استفاده: با وجود اینکه MACD ترکیبی از میانگینهای متحرک است، تفسیر سیگنالهای آن (مانند تقاطعها و واگراییها) نسبتاً آسان است. حتی معاملهگران تازهکار پس از کمی تمرین میتوانند مفهوم حرکت دو خط و هیستوگرام را درک کنند. این سادگی به معنای کارایی پایین نیست؛ بلکه MACD یک ابزار بسیار قدرتمند در عین سادگی است.
- سیگنالهای چندگانه و کاربرد متنوع: MACD تنها یک سیگنال نمیدهد، بلکه سه جزء آن اطلاعات مختلفی را فراهم میکنند. از کراساوور خطوط گرفته تا عبور از خط صفر و الگوهای هیستوگرام و واگراییها، همگی میتوانند برای تصمیمگیری استفاده شوند. این چندوجهی بودن به معاملهگر اجازه میدهد در شرایط مختلف بازار از MACD بهره ببرد؛ چه در تشخیص شروع یک روند جدید، چه در تشخیص ضعف روند فعلی.
- ترکیب روند و مومنتوم: همانطور که دیدیم، MACD ترکیبی از یک روندنما و یک نوسانسنج مومنتوم است. این ویژگی دوگانه به MACD امکان میدهد تا در عین دنبال کردن روند (از طریق میانگینهای بلند و کوتاه)، قدرت حرکت قیمت را نیز بسنجد. بنابراین MACD هم برای بازارهای رونددار مفید است (نشان دادن چرخشهای روند) و هم برای شناسایی نقاط برگشت احتمالی در بازارهای بیش خرید/بیش فروش (از طریق واگراییها).
- انعطافپذیری در تایمفریم و بازار: MACD تقریباً در هر تایمفریم و بر روی هر دارایی مالی جواب میدهد. از نمودار ۵ دقیقه گرفته تا ماهانه، و از فارکس و سهام تا ارز دیجیتال، سیگنالهای MACD قابل استفاده هستند. البته کارایی آن ممکن است در برخی شرایط بهتر باشد (مثلاً در بازههای زمانی کمی بالاتر از خیلی کوچک، کاراتر است زیرا در تایمفریم خیلی پایین نویز زیاد میشود). با این وجود، نسبت به خیلی اندیکاتورهای دیگر، MACD چندان محدود به نوع خاصی از دارایی یا دوره زمانی نیست.
- قابلیت ترکیب با ابزارهای دیگر: MACD به خوبی در کنار سایر روشهای تحلیل جواب میدهد. میتوان آن را با ابزارهایی مثل سطوح فیبوناچی، خطوط روند، الگوهای نموداری، دیگر اندیکاتورها (RSI، مووینگ اوریجها، باند بولینگر و غیره) ترکیب کرد تا استراتژیهای قویتری ساخت. مثلا یک استراتژی ترکیبی رایج، استفاده از MACD به همراه یک اسیلاتور دیگر برای فیلتر کردن سیگنالهاست (اگر هر دو همزمان سیگنال دادند وارد شویم). یا استفاده از MACD به همراه تحلیل پرایس اکشن (کندلها و الگوهای قیمتی) میتواند نقاط ورود دقیقی ارائه دهد.
محدودیتها و معایب MACD
- یک اندیکاتور پسرو (Lagging) است: مانند همه اندیکاتورهای مبتنی بر میانگین متحرک، MACD ذاتاً کمی تاخیر دارد. چون سیگنالهای آن از دادههای قیمت در گذشته نزدیک مشتق میشوند، لزوماً حرکات آینده را پیشبینی نمیکند بلکه تغییراتی که شروع شدهاند را به شما اعلان میکند. به عنوان مثال، وقتی یک کراس صعودی MACD رخ میدهد، قیمت ممکن است از کف خود مقداری صعود کرده باشد. بنابراین اگر بازار به سرعت تغییر جهت دهد، MACD ممکن است دیرتر اخطار بدهد.
- احتمال سیگنالهای کاذب در بازارهای رنج/پرنوسان: در بازارهایی که روند مشخصی ندارند و قیمت در یک دامنه محدود نوسان میکند (اصطلاحاً بازار Range یا Sideways)، MACD میتواند سیگنالهای تقاطع متعددی تولید کند که اکثر آنها منجر به حرکت قابل توجهی در قیمت نشوند. برای مثال در یک بازه که EUR/USD بین یک محدوده ۱۰۰ پیپی بالا و پایین میرود، ممکن است MACD بارها خط سیگنال را قطع کند بدون اینکه روند قوی شکل بگیرد. این سیگنالهای اشتباه میتوانند منجر به معاملات زیانده پشت سر هم شوند. به همین دلیل توصیه میشود در بازارهای بدون روند از فیلتر یا عدم استفاده از MACD برای ورود و خروج بهره بگیرید.
- عدم نمایش مطلق شرایط اشباع: MACD بر خلاف RSI یا استوکاستیک، محدودهی ثابت با کف و سقف مشخص ندارد. بنابراین تعیین اینکه قیمت چقدر بیش از حد رشد کرده یا افت کرده با MACD به تنهایی ممکن نیست. مثلاً MACD نمیتواند به شما بگوید “سهم در وضعیت اشباع خرید است” با یک مقدار ثابت، چون MACD ممکن است به عدد 5 برسد یا 10 یا 20؛ اینها نسبی هستند و بسته به شرایط متفاوتاند. برای رفع این کاستی، معمولاً از اندیکاتور دیگری در کنار MACD استفاده میکنند که اشباع بازار را نشان دهد.
- واکنش کند در مواقع اخبار یا شوکهای قیمتی: در زمان انتشار اخبار مهم اقتصادی یا رویدادهای غیرمنتظره (مثلاً ریزش ناگهانی یک کوین به دلیل هک شدن یک صرافی)، قیمتها ممکن است حرکات بسیار سریعی انجام دهند که MACD قادر به همراهی سریع با آنها نیست. در چنین مواقعی MACD شاید تا چند کندل بعد سیگنال مشخصی ندهد یا اگر هم سیگنال بدهد، حرکت اصلی از قبل انجام شده است. بنابراین MACD برای معاملات کاملاً کوتاهمدت خبری ابزار مناسبی محسوب نمیشود.
- نیاز به تایید توسط ابزارهای دیگر: بسیاری از تریدرهای باتجربه تاکید میکنند که نباید صرفاً بر یک اندیکاتور تصمیم گرفته شود. MACD نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای کاهش خطا، معمولاً سیگنالهای MACD با حداقل یک عامل دیگر تأیید یا ترکیب میشوند (مثل حجم، ساختار قیمت، RSI و…). به بیان دیگر، MACD به تنهایی یک استراتژی کامل نیست بلکه بخشی از یک استراتژی جامعتر است. اگر کسی تنها با MACD معامله کند، ممکن است دورههایی خوب عمل کند اما در برخی شرایط بازار دچار مشکل شود.
دانستن این مزایا و معایب کمک میکند انتظارات واقعبینانهای از MACD داشته باشیم. این اندیکاتور نه عصای جادویی است که همه جا جواب دهد و نه ابزاری کمفایده؛ بلکه اگر در جای درست بهکار گرفته شود، میتواند قدرت تحلیل شما را چند برابر کند. راز موفقیت، شناخت محدودیتها و پرداختن به آنها (مثلاً عدم استفاده در بازارهای خنثی، ترکیب با فیلتر روند، یا اجتناب از معاملات در لحظه اخبار) است. در بخش بعد به چند استراتژی ترکیبی خواهیم پرداخت که نمونههایی از بهکارگیری MACD در کنار دیگر ابزارها هستند و میتوانند الهامبخش شما برای ساخت یا بهبود استراتژی معاملاتی خودتان باشند.
۸. استراتژیهای ترکیبی با MACD
همانگونه که اشاره شد، استفاده از MACD به همراه دیگر اندیکاتورها و روشهای تحلیل میتواند دقت سیگنالها را افزایش دهد و نقاط ضعف را پوشش دهد. در این قسمت چند استراتژی ترکیبی معروف و کاربردی را معرفی میکنیم که در آنها MACD نقشی اساسی ایفا میکند. این استراتژیها برای بازار فارکس و کریپتو قابل استفادهاند و توسط معاملهگران مبتدی و حرفهای به کار گرفته میشوند.
الف) MACD + RSI (تایید مومنتوم دوگانه)
ترکیب MACD با RSI یکی از رایجترین رویکردهاست، چرا که این دو اندیکاتور از جنبههای مختلفی همدیگر را تکمیل میکنند. در این استراتژی، معمولاً مراحل زیر انجام میشود:
- ابتدا روند کلی یا جهت غالب بازار تعیین میشود (مثلاً با یک مووینگ اوریج بلند یا تحلیل چشمی).
- سپس منتظر یک سیگنال MACD مطابق با آن جهت میمانیم (مثلاً در روند صعودی یک کراس صعودی MACD یا در روند نزولی کراس نزولی)
- همزمان وضعیت RSI را بررسی میکنیم تا سیگنال MACD تایید شود. اگر RSI نیز نشانگر قدرت در همان جهت باشد، اعتبار سیگنال بالاست. برای مثال، در یک سیگنال خرید MACD، ترجیح این است که RSI بالای ۵۰ باشد یا تازه از ناحیه اشباع فروش برگشته باشد. در سیگنال فروش MACD، دیدن RSI زیر ۵۰ یا برگشته از اشباع خرید، دلگرمکننده است.
نمونه: فرض کنید در نمودار روزانه EUR/USD خط MACD، خط سیگنال را به سمت بالا قطع کرده (سیگنال خرید) و این تقاطع زیر خط صفر رخ داده است (نشانه شروع یک حرکت جدید). نگاهی به RSI 14 روزه میاندازیم و میبینیم که RSI هم از حوالی ۳۰ به ۴۵ رسیده و شیب صعودی دارد. همچنین قیمت یک مقاومت نزولی را شکسته است. این همگرایی عوامل نشان میدهد سیگنال MACD معتبر است. تریدر میتواند پوزیشن خرید باز کند، حد ضرر را زیر آخرین کف قرار دهد و وقتی RSI به منطقه اشباع خرید نزدیک شد یا MACD کراس نزولی داد از معامله خارج شود. در این سناریو، MACD جهت حرکت را نشان داده و RSI تأیید کرده که قدرت کافی پشت این حرکت هست.
ب) MACD و میانگین متحرک (تشخیص جهت با MA، ورود با MACD)
در این استراتژی، از یک میانگین متحرک ساده یا نمایی بلندمدت به عنوان شاخص جهت روند بهره میبریم و از MACD برای یافتن سیگنالهای ورود دقیق. رایجترین ترکیب، بهرهگیری از مووینگ ۲۰۰ روزه/دورهای است:
- اگر قیمت بالای MA-200 باشد، روند بلندمدت صعودی در نظر گرفته میشود؛ در این حالت فقط به دنبال سیگنالهای خرید MACD خواهیم بود.
- اگر قیمت زیر MA-200 باشد، روند بلندمدت نزولی است و تنها سیگنالهای فروش MACD را میگیریم.
چرا MA-200؟ چون یکی از شاخصهای معروف تعیین روند در بازارهای مالی است که بسیاری از تحلیلگران به آن توجه میکنند. البته میتوان از MA با دورههای دیگر (مثلاً 100 یا 50) هم استفاده کرد بسته به سبک شما.
نحوه اجرا: مثلاً روی نمودار ۴ ساعته بیتکوین، قیمت مدتهاست بالای میانگین ۲۰۰ دورهای قرار دارد و هر بار به آن نزدیک شده دوباره برگشته بالا؛ یعنی روند کلی صعودی است. حال هر زمانی MACD این نمودار اصلاح شده و یک کراس صعودی جدید زیر خط صفر ثبت کند، آن را سیگنال ورود در جهت روند میدانیم. نقطه ورود دقیق میتواند اندکی پس از کراس MACD باشد یا حتی میتوان شکست یک مقاومت کوچک قیمت را منتظر شد. استاپ لاس معمولاً کمی زیر آخرین دره قیمتی یا زیر میانگین ۲۰۰ قرار میگیرد. برعکس، اگر روند نزولی بود (قیمت زیر MA-200)، منتظر کراسهای نزولی MACD پس از حرکات اصلاحی میشویم تا وارد فروش شویم. این استراتژی ترکیبی کمک میکند فقط هنگامی وارد معامله شویم که هم روند کلی موافق است و هم MACD زمانبندی ورود را پیشنهاد میدهد.
ج) MACD و باندهای بولینگر (Breakout و Reversal)
باندهای بولینگر (Bollinger Bands) سه خط هستند که نوسانات قیمت را در بر میگیرند: خط میانی یک MA (معمولاً ۲۰) و دو خط بالا و پایین که انحراف معیار معینی از خط میانی فاصله دارند. Bollinger Bands برای تشخیص فشردگی یا نوسان شدید بازار و همچنین نقاط بالقوه بازگشت قیمت استفاده میشوند. ترکیب MACD با باند بولینگر میتواند دو نوع سیگنال متفاوت بدهد:
- سیگنال شکست (Breakout): وقتی باندهای بولینگر به هم نزدیک میشوند (باریک میشوند)، نشان از کاهش نوسان و احتمال یک حرکت انفجاری در آینده نزدیک است. اگر در چنین وضعیتی MACD یک کراس قوی بزند یا هیستوگرام شروع به رشد قابل ملاحظه کند، میتواند پیشنشانهای باشد که شکست در راه، در جهت آن سیگنال MACD خواهد بود. برای مثال، قیمت اتریوم مدتی در محدودهی فشردهای در جا میزند و باندهای بولینگر بسیار به هم نزدیک شدهاند. در همین حال در چارت MACD مشاهده میکنیم که خط MACD آرام آرام به خط سیگنال نزدیک شده و هیستوگرام تقریباً صفر است. ناگهان یک کندل بزرگ صعودی قیمت را بالای باند بالایی بولینگر میبرد و همزمان MACD خط سیگنال را تیز به سمت بالا میشکند. این یک سیگنال ترکیبی بسیار قوی برای ورود خرید است چون هم شکست بولینگر رخ داده (نشان از رها شدن انرژی نهفته) و هم MACD جهت و تایید مومنتوم صعودی را میدهد.
- سیگنال بازگشتی: گاهی قیمت برای مدتی طولانی نزدیک لبههای بالایی یا پایینی باند بولینگر حرکت میکند (مثلاً در یک روند صعودی قوی، مدام خط بالایی بولینگر را لمس میکند). هرچند این به خودی خود دلیل فروش نیست، اما اگر واگرایی MACD در آن نواحی مشاهده شود، میتواند هشداری از اصلاح یا برگشت باشد. مثال: فرض کنید قیمت سهام Apple طی چند هفته از باند میانی بولینگر به باند بالایی رسیده و بالای آن نوسان میکند. در این مدت MACD سقفهای پایینتر تشکیل داده است. این یک واگرایی نزولی است. معاملهگر میتواند آماده خروج از خریدهای قبلی یا حتی ورود فروش پس از شکست خط میانی بولینگر و کراس نزولی MACD شود. به بیان ساده، بولینگر محدودههای نسبی قیمت را نشان میدهد و MACD تایید میکند که آیا قدرت حرکت قیمت در آن محدودهها در حال تغییر هست یا خیر.
د) MACD و الگوهای شمعی
الگوهای شمعی ژاپنی مانند چکش، مرد دارآویخته، پوشای صعودی/نزولی، ستاره صبحگاهی و غیره از محبوبترین ابزارهای پرایساکشن برای تشخیص برگشتها هستند. این الگوها اگر همراه با اخطار یک اندیکاتور باشند اعتبار بیشتری مییابند. برای مثال:
- پس از یک روند نزولی، تشکیل الگوی چکش (Hammer) در نمودار قیمت به تنهایی یک نشانه بازگشت است. حال اگر در همین زمان MACD نیز یک واگرایی صعودی واضح نشان دهد و شاید یکی دو کندل بعد کراس صعودی بزند، دیگر سیگنال خرید بسیار پرقدرت میشود.
- یا مثلاً در انتهای یک روند صعودی تند، یک کندل پوشای نزولی (Bearish Engulfing) شکل گرفته و بلافاصله بعدش میلههای قرمز هیستوگرام MACD رشد میکنند؛ این تطابق نشان میدهد فروشندگان واقعاً وارد شدهاند.
به طور کلی، MACD میتواند نقش تاییدکننده برای انواع الگوهای قیمتی (اعم از شمعی یا کلاسیک مثل سر و شانه، دابل تاپ و غیره) داشته باشد. اگر قیمت در حال نشان دادن سیگنال برگشت یا شکست است، MACD باید همداستان باشد تا اعتماد بیشتری به آن تحلیل کنیم. این شیوه ترکیبی در میان تحلیلگران تکنیکال حرفهای بسیار رایج است.
در تمام استراتژیهای ترکیبی فوق، کلید موفقیت در این است که هر ابزار نقش خاص خود را بازی کند: یکی جهت یا وضعیت بازار را مشخص کند، یکی زمان ورود/خروج را. MACD اغلب در نقش ابزاری است که زمانبندی ورود و خروج را با توجه به مومنتوم و تغییر روند به ما گوشزد میکند، در حالی که سایر ابزارها زمینهی کلی یا تایید اضافه را فراهم میکنند. با تمرین و آزمون این ترکیبات، میتوانید سبک منحصربهفرد خود را ایجاد کنید. فراموش نکنید که در Errante میتوانید از حسابهای دمو برای آزمایش این استراتژیها بدون ریسک استفاده کنید تا به تسلط و اطمینان برسید.
توصیه نهایی
اندیکاتور MACD میتواند یک همراه مطمئن در مسیر معاملات شما باشد، به شرط آنکه نقش آن را به درستی درک کنید. MACD نقشه راه احتمالی را به شما نشان میدهد اما این شما هستید که باید پشت فرمان بنشینید و با مدیریت ریسک مناسب حرکت کنید. هرگز تنها بر یک اندیکاتور (هرچقدر هم عالی) اتکا نکنید؛ همیشه تصویری جامع از بازار داشته باشید. ترکیب تحلیل تکنیکال با بینش بنیادی (مثلاً آگاهی از اخبار مهم) و مدیریت سرمایه اصولی، کلید بقای بلندمدت در بازارهای مالی است.
FAQ
۱. MACD چیست و از چه اجزایی تشکیل شده است؟
MACD یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال است که برای سنجش مومنتوم و تغییرات روند قیمت به کار میرود. این اندیکاتور از سه جزء تشکیل شده است: خط MACD (تفاضل دو میانگین متحرک نمایی، معمولاً ۱۲ و ۲۶ دورهای)، خط سیگنال (میانگین ۹ دورهای خط MACD که سیگنالهای ورود و خروج را هموارتر میکند) و هیستوگرام (میلههایی که اختلاف خط MACD و سیگنال را نمایش میدهند و شدت روند را مشخص میکنند). با استفاده از این اجزا، معاملهگران میتوانند نقاط ورود و خروج مناسب را در بازارهای مالی شناسایی کنند.
۲. چه زمانی MACD سیگنال خرید یا فروش میدهد؟
MACD دو سیگنال اصلی ارائه میدهد: کراساوور خط MACD و خط سیگنال و عبور از خط صفر. زمانی که خط MACD، خط سیگنال را از پایین به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر میشود، و زمانی که از بالا به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر میشود. همچنین اگر MACD از خط صفر عبور کند (مثبت شدن، نشانه صعودی / منفی شدن، نشانه نزولی)، این میتواند تأییدی برای تغییر روند باشد. علاوه بر این، واگراییهای MACD بین قیمت و اندیکاتور، نشانههایی از ضعف یا تغییر روند احتمالی هستند.
۳. تنظیمات پیشفرض MACD چیست و آیا باید آنها را تغییر داد؟
تنظیمات پیشفرض MACD شامل EMA سریع (۱۲)، EMA کند (۲۶) و خط سیگنال (۹) است. این مقادیر به طور پیشفرض برای بسیاری از بازارها مناسب هستند، اما معاملهگران میتوانند آنها را بسته به استراتژی خود تنظیم کنند. برای مثال، اسکالپرها از دورههای کوتاهتر (مثلاً ۵، ۱۵، ۵) و معاملهگران بلندمدت از دورههای طولانیتر (مثلاً ۲۴، ۵۲، ۹) استفاده میکنند. اگر به دنبال تنظیمات بهینه هستید، بهتر است ابتدا از تنظیمات استاندارد استفاده کنید و سپس بر اساس بکتست و تجربه خود آنها را تغییر دهید.
۴. تفاوت MACD با RSI در چیست؟ آیا یکی بهتر از دیگری است؟
MACD و RSI هر دو اندیکاتور مومنتوم هستند اما عملکرد متفاوتی دارند. MACD برای تشخیص تغییر روند و مومنتوم کلی قیمت به کار میرود، در حالی که RSI شدت حرکت قیمت را در یک بازه مشخص نشان میدهد و نقاط اشباع خرید و فروش را مشخص میکند. RSI در محدوده ۰ تا ۱۰۰ نوسان دارد و معمولاً وقتی بالای ۷۰ باشد، نشاندهنده اشباع خرید و زمانی که زیر ۳۰ باشد، نشاندهنده اشباع فروش است. MACD فاقد محدوده ثابت است و بیشتر روی کراسها و واگراییها تمرکز دارد. بسیاری از معاملهگران این دو را ترکیب میکنند تا تصمیمات دقیقتری بگیرند.
۵. آیا MACD برای بازار فارکس بهتر کار میکند یا کریپتو؟
MACD در تمامی بازارهای مالی از جمله فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال قابل استفاده است. در فارکس، این اندیکاتور به دلیل تأثیر اخبار اقتصادی و روندهای بلندمدت کاربرد بالایی دارد. در بازار کریپتو، که نوسانات بیشتری دارد، MACD نیز میتواند مؤثر باشد اما ممکن است به دلیل حرکات ناگهانی، سیگنالهای اشتباه بیشتری ایجاد کند. معاملهگران کریپتو معمولاً از MACD در تایمفریمهای بالاتر (۴ ساعته و روزانه) استفاده میکنند تا سیگنالهای معتبرتری دریافت کنند.
۶. چقدر میتوان به سیگنالهای MACD اعتماد کرد؟
MACD یکی از معتبرترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است اما مانند هر ابزار دیگری، بدون خطا نیست. در بازارهای با روند مشخص، سیگنالهای آن قابلاعتمادتر است، اما در بازارهای بدون روند (رنج)، ممکن است سیگنالهای کاذب زیادی تولید کند. برای افزایش دقت، بهتر است از MACD در کنار ابزارهای دیگر مانند RSI، میانگینهای متحرک یا پرایس اکشن استفاده شود. همچنین مدیریت ریسک و تعیین حد ضرر از نکات ضروری برای کاهش زیانهای احتمالی هنگام استفاده از MACD است.
۷. آیا میتوان تنها با MACD معامله کرد یا باید از اندیکاتورهای دیگر هم استفاده کنم؟
در حالی که برخی از معاملهگران فقط با MACD کار میکنند، اما ترکیب این اندیکاتور با دیگر ابزارها نتایج بهتری دارد. MACD جهت و قدرت مومنتوم را نشان میدهد اما برای تعیین سطح ورود و خروج دقیق، بهتر است با پرایس اکشن، سطوح حمایت/مقاومت، و اندیکاتورهای دیگر ترکیب شود. برای مثال، استفاده از MACD به همراه RSI یا باندهای بولینگر میتواند دقت سیگنالها را افزایش دهد.
۸. واگرایی MACD چیست و چطور از آن استفاده کنیم؟
واگرایی زمانی رخ میدهد که حرکت قیمت و MACD همجهت نباشند. واگرایی صعودی زمانی اتفاق میافتد که قیمت کفهای پایینتر تشکیل دهد اما MACD کفهای بالاتر ایجاد کند؛ این نشانه ضعیف شدن روند نزولی و احتمال بازگشت به سمت بالا است. واگرایی نزولی برعکس آن است و زمانی رخ میدهد که قیمت سقفهای بالاتر بزند ولی MACD سقفهای پایینتر داشته باشد، که نشان از ضعف در روند صعودی دارد. معاملهگران معمولاً پس از مشاهده واگرایی، منتظر تأیید از طریق کراس MACD یا شکست سطوح مهم قیمتی میمانند.
۹. بهترین تایمفریم برای استفاده از MACD کدام است؟
MACD در تمام تایمفریمها قابل استفاده است اما انتخاب بهترین تایمفریم به سبک معاملاتی بستگی دارد:
• اسکالپرها: ۵ دقیقه، ۱۵ دقیقه (سریع اما پرنوسان)
• نوسانگیرها: ۱ ساعته، ۴ ساعته (تعادل بین دقت و سرعت)
• معاملهگران بلندمدت: روزانه، هفتگی (سیگنالهای پایدارتر اما کمتر)
همچنین بسیاری از تریدرها از چند تایمفریم به صورت همزمان استفاده میکنند، مثلاً در نمودار روزانه روند را مشخص کرده و در نمودار ۴ ساعته نقطه ورود مییابند.
۱۰. چگونه MACD را در متاتریدر یا پلتفرم ارانته اضافه کنم؟
در متاتریدر ۴ و ۵، از منوی Insert > Indicators > Oscillators گزینه MACD را انتخاب کنید. در تنظیمات میتوانید دورههای EMA سریع، کند و سیگنال را تنظیم کنید (پیشفرض: ۱۲، ۲۶، ۹). در TradingView، از قسمت Indicators گزینه MACD را جستجو و روی آن کلیک کنید. در پلتفرم cTrader نیز از پنل Indicators میتوان MACD را به چارت اضافه کرد. در تمامی این پلتفرمها، میتوانید رنگها و تنظیمات را شخصیسازی کنید تا خوانایی بیشتری داشته باشید.